دلم خونه

اگه پستای امروزم رو تو بلاگ ببینید، می فهمید که امروز یا مستم یا سرخوش یا کلاً خرابم
واقعاً امروز از سیاست خوشم نمیاد
نمیدونم چرا؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه این چه ملتیه ما داریم

بیکاری

شاید یک روز اگه از همه کار هایی که میکنم خسته بشم به سراغ اینکار برم و حسابی کیفور بشم



نامعلوم



بدون شرح



پیچوندنیه!!!!



عجب



تو کیف شما چه خبره؟؟؟؟؟













































































+2

در گذشت هنرمند پیشکسوت کشورمان آقای عباس امیری را به خانواده، دوستان و همه علاقه مندانشان تسلیت عرض می کنم
برای ایشون پیوستن به جهان باقی و برای خانواده محترمشون هم آرامش و صبر را از خداوند مهربان درخواست دارم.

دیدنی ها ۲: اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری پیرامون شایعات مربوط ...

دیدنی ها ۲: اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری پیرامون شایعات مربوط ...:
"به دنبال انتشار شایعاتی مبنی بر زندانی شدن آقایان موسوی و کروبی و انتقال آنها به نقطه ای نامعلوم دفتر مقام معظم رهبری دراین باره اطلاعیه ای صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:به اطلاع کلیه امت شهید پرور و شهید نپرور می رساند که شایعات مبنی بر زندانی شدن آقایان موسوی و کروبی برفرض هم که راست باشد اصلا فضولی اش به شما نیامده. لطفا درکار بزرگتر ها دخالت نکنید.همانجا پشت کامپیوترهایتان بنشینید و لینک و موضوع داغ ایجاد کنید و به هم رای بدهید. درضمن کامنت وردکردن گزارش تخلف هم فراموش نشود. شما هم پیروزید وهم بی شمار!- دفتر مقام معظم رهبری . ازطرف :آقا مجتبی"

آخر چی خوشه....


بله این همون بسیجیه که خودت در یک سیستم مخالف کش پرورش دادی، و اکنون پاچه خودتو میگیره


ها ها ها

پناه بر خدا



امید به آگاهی و رهایی جعفر پناهی داریم!

پناه بر خدا




امید به آزادی و رها سازی جعفر پناهی داریم !

صفر

صفر را بستند
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم!

حیوان بودن بسیار سخته

اگه در تصویر بالا متصور بشیم که حیوانات، گیاهان و فرشتگان(البته نه هم فرشته ها) در صورت انجام وظیفشون به درستی در خط وسط قرار بگیرن یعنی عملاً نمره ای نمی گیرن।. صفر نمره برای انجام وظیفه و از اونجایی که این سه دسته اضافه کاری و کم کاری هم ندارن (مثلا تاحالا نشده یه درخت سیب سر خود و بدون عوامل خارجی سیب نده یا برای اضافه کاری موز هم بده البته به صورت وظیفه) پس تو خط وسط می مونن (لطفا به این کارها عوامل محیطی و غیر طبیعی و دخالت انسان رو اضافه نکنیم)
ما انسانها چقدر باید تلاش کنیم تا فقط وظیفمونو انجام بدیم(چقدر باید کار کنیم تا به مقام حیوانی، گیاهی و فرشته ها برسیم)
آیا ما به اندازه حیوانات هستیم؟! داریم کاری می کنیم که وظیفمونه؟؟؟؟؟
آیا ما در انجام وظیفمون کمکاری داریم। آیا یعنی ما به سمت منفی بی نهایت در حرکتیم؟؟؟؟؟؟
ما چقد اضافه کاری می کنیم ؟؟؟؟ آیا میدونیم اضافه کاری چیه؟؟؟؟؟

آیا شده به حیوانات توهین کنیم؟؟؟ یعنی یه انسان رو به حیوان ملقب کنیم؟؟؟؟ آیا اون حیوان با ارزش تر نیست؟؟؟؟
آیا شده یه انسان(متعالی) رو به مقام فرشته ها تنزل بدیم و تمام اضافه کاریاشو ندیده بگیریم؟؟؟



عجب داستانیه این زندگانی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



سروش که عمری زور می ستود!

جناب آقای دکتر سروش
شما خود از بانیان این انقلابید(حداقل سوابق درخشانی در نظریه پردازی اینان از خود بجای گذاشته اید)
هیچکس به یاد ندارد شما فریاد واانسانا واخدا و ... سر کرده باشیبد در این تاریخ سپری شده انقلاب اسلامیتان
حال که دایره فشار همکیشانت که بعید نیست همچنان با ایشان در پیمان باشی، به خاندانت رسید و گرمای چراغ را حس کردی
خدا نیست، به خدا قسم خدا نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حیف از نام روشنفکر که عده ای همچون تویی بر تو نهادند، سروش
من از تو و از این خوکان بیزارم

...

خورشید اگر زخوبیت هیچ نگفت
دلگیر مشو،
ز پشت کوه آمده است

نشانه

بهترین نشانه برای اینکه بفهمید در خیابان خبر هست یا نه؛
اینه که سرعت اینترنت و باز شدن گوگل رو ببینید
اگر اینترنت داشت خوب کار می کرد و همه چیز طبیعی بی خود بیرون نرین
ولی در صورتی که همه چی درب و داغونه و جی میل باز نمیشه، سرعت هم ندارین برین خیابون
که شلوغه
:دی

بیستم شهریور

هرچی فک کردم دیروز تولد کی بود نفهمیدم
نمی دونم برای چه شخصیت مهمی یه ریمایند گذاشتم تو موبایلم
بیچاره هرکی بوده دیگه ارزشش معلومه
خداکنه تا دیر نشده یادم بیاد

درد

گفتی ما به درد هم نمی خوریم!. اما هرگز نفهمیدی ... من تو را برای دردهایم نمی خواستم.

ملت عربی مصر

مقدمه : یکی از دوستام که شهروند ایرانی/آمریکاییه و همسرش مصریه چند وقتیه سر یه مشکل مالی به اجبار در ایران میلوله دنباله پولش
چون ملت مصر رو بخوبی میشناخت برای من به صورت زیر نویس صوتی شبکه یورو نیوز از فقر و فلاکت ملت مصر می گفت و خوشحالی خودش در رفتن مبارک
از اینکه یه کارمند عادی مصر در ماه فقط صد دلار پول میسازه
از اینکه ملت مصر نفهمیدن عربن یا مصری
از اینکه ملت مصر هنوز نفهمیدن به کی باید درود بگن و به کی مرگ
برای خودم هم جالبه
ملت عرب/غیر عرب مصر

فیس بوق دنیا رو نجات بده!



عمر

دوباره باید به سن خودم یکسال اضافه کنم
تا کی رود این رود از این جلگه خالی!
عجب تند و تند و تند گذشت!

سگ و گرگ

از نظر انسانها سگها حیواناتی با وفا و مفید هستند.
ولی از نظر گرگها، سگها گرگهایی بودند که تن به بردگی دادند تا در آسایش و رفاه زندگی کنند!



چگوارا

تست

پرنده آبی

روزی پرنده ای آبی رنگ ناگهان از پنجره وارد اتاق شما میشود و در آنجا به دام می افتد.
چیزی در این پرنده شما را به خود جذب میکند و تصمیم میگیرید آن را نگه دارید.
اما روز بعد در عین شگفتی متوجه میشید رنگ پرنده از آبی به زرد تغییر کرده است.
این پرنده استثنایی دوباره تغییر رنگ می دهد و در صبح روز سوم به رنگ قرمز روشن در می آید و در روز چهارم سیاه رنگ است.


سوال؟

اکنون روز پنجم است، وقتی از خواب برمی خیزید این پرنده چه رنگی است؟

1. پرنده تغییر رنگ نمی دهد و سیاه باقی می ماند.

2. پرنده به رنگ آبی که در ابتدا داشت باز میگردد.

3. پرنده سفید می شود.

4. پرنده طلایی می شود.


جواب ها باید در همین 4 جواب بالا جستجو بشه و رنگ های دیگه مثل سبز ، بنفش ، زرد و بی رنگ مد نظر نیست.

خوب فکر کنید، هر وقت به نتیجه رسیدید پایین رو بخونید

با توجه به توضیحات بالا باید متوجه شده باشید که به هیچ وجه سرکاری نیست.
پس با احساس خودتون جواب بدید و بعد جواب رو ببینید!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

جواب تست شناخت احساسات :


پرنده ای که در اتاق شما بدام افتاد، نماد خوشبختی است، اما ناگهان تغییر رنگ داد و در شما دلهره و اضطرابی نسبت به ناپایداری خوشی و شادمانی بوجود آورد.
عکس العمل شما در این وضعیت نشان دهنده ی پاسخ شما به مشکلات و بلاتکلیفی ها در زندگی واقعی است.

1. کسانی که گفتند پرنده سیاه باقی میماند دیدگاهی بدبینانه دارند.

آیا شما باور دارید اوضاع هیچ وقت بهبود نمی یابد؟ به یاد داشته باشید همیشه پایان شبه سیه سپید است.


2. کسانی که گفتند پرنده دوباره آبی میشود خوش بین و عمل گرا هستند.

شما باور دارید زندگی ترکیبی از خوب و بد است و مقابله کردن و سرسختی نشان دادن در برابر این واقعیت سودمند نیست. مشقات و ناملایمات را با خونسردی می پذیرید و اجازه می دهید زندگی روال طبیعی خود را طی کند. این دیدگاه باعث میشود از تلاطم ناملایمات و سختیها با موفقیت بیرون آیید.


3. کسانی که گفتند پرنده سفید میشود در برابر فشارهای زندگی مصمم و خونسردند.

شما در زمان بحران وقت خود را در تردید و دودلی تلف نمی کنید اگر وضعیت بغرنج شود ترجیح میدهید جلوی ضرر را بگیرید و به دنبال راه دیگری برای رسیدن به هدفتان می گردید و در غم و اندوه گرفتار نمی شوید. این روش محتاطانه بدین معنی است که اوضاع بطور طبیعی بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت.


4. کسانی که گفتند پرنده طلایی میشود ، بی باک و نترس هستند.

شما معنی بحران را نمیدانید برای شما هر بحرانی ، یک فرصت است. این جمله ناپلئون که گفته است «غیر ممکن ... ، این واژه فرانسوی نیست » درمورد شما صدق میکند. اما مواظب باشید این اعتماد به نفس زیاد ، مرز بین شجاعت و حماقت را از بین نبرد.


منبع : از کتاب" كوكولوژي" اثر «تاداهياكو ناگاوو» و « ايسامو سايتو»

انتگرال بگیر....‎

یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته هر چی دنبال کار میگرده بهش کار نمیدن.

بعد از کلی تلاش متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام میکنه.

خلاصه خودشو معرفی میکنه و مشغول به کار میشه.

بعد از 2-3 ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید.

این بنده خدا هم شرکت میکنه.

یه روز دبیر محترم در کلاس چهارم ایشون رو میبره پای تخته تا مساحت یک متواضی الاضلاع رو حساب کنه.

تو این فکر بوده که انتگرال بگیره یا نه که میبینه همه دارن داد میزنن:

انتگرال بگیر....

شخصیت شما

ويژگي هاي شخصيتي برونگراها

01 علاقه مند به وقايع پيرامون خود. 2. رو راست و معمولا پرحرف. 3. عقيده ي خود را با عقايد ديگران مقايسه مي کند.4. اهل عمل و پيشقدمي در کارها. 5. به سهولت دوستان جديدي يافته و يا با يک گروه خود را وفق مي دهد. 6. افکار خود را بيان مي کند. 7. علاقه مند به افراد جديد. 8. بزرگترين وحشت وي آن است که نکند پس از يک فاجعه هولناک آخرين بازمانده بشر روي زمين باشد (ترس از قطع ارتباط با دنياي خارج و مردم.) تنهايي براي وي بسيار آزار دهنده مي باشد. 9. از تعامل و ارتباط برقرار کردن با ديگران انرژي مي گيرند. 10 . خوش مشرب بوده اما زياد احساساتي نيستند. 11. ريسک پذيرند، سريع تصميم مي گيرند، اجتماعي هستند، درک آنها آسان است، شخصيت آنها در خلوت و حضور ديگران يکسان است و معاشرتي هستند. 12. پس از آنکه حرف خود را زدند به گفته ي خود مي انديشند. علاقه مند به کار گروهي هستند. نقل هر مجلس مي باشند. موسيقي با صداي بلند و فعاليت هاي هيجان انگيز را بيشتر دوست دارند. 13. رنگ هاي روشن را بيشتر دوست دارند. بيشتر از اعمال ديگران خشمگين مي گردند تا اعمال خودشان. اطلاعات شخصي خود را به سادگي با ديگران قسمت مي کنند. رويکرد سريع الوصول را بيشتر ترجيح مي دهند. تنها از روي تجارب زندگي خود درس مي گيرند و نه عبرت گرفتن از ديگران. 14 - 57 الي 60 درصد از جمعيت زمين را تشکيل مي دهند. البته خصوصيات فوق هيچ ارتباطي با اعتمادبه نفس داشتن فرد برونگرا ندارد، يک برونگرا ممکن است اعتمادبه نفس پاييني داشته باشد.

ويژگي هاي شخصيتي درونگرا

1. علاقه مند به احساسات و افکار خودشان. نياز به داشتن قلمرو شخصي. کم حرف، ساکت و متفکر.

2. دوستان زيادي ندارد. در ارتباط برقرار کردن با افراد جديد مشکل دارد. علاقه مند به سکوت و تمرکز. از ديد و بازديد هاي غير منتظره و ناگهاني بيزار است. 3. کارايي وي در تنهايي بيشتر است. بزرگترين وحشت وي آن است که در يک جمع شلوغ قرار گيرد. ترس از آنکه فرديت خود را از دست بدهد. از فعاليت هاي انفرادي انرژي مي گيرد.

65 درصد نوابغ را درونگرايان تشکيل مي دهند. 4. در بين انبوه مردم بودن آنها را خسته مي کند. معمولا کمرو هستند. درکشان مشکل است. اهل ايده و عقايد نو مي باشند. 5. شخصيتي متمايز در خلوت خود و در حضور ديگران دارند. مشتاق و احساساتي مي باشند. معمولا احساساتشان را بيان نمي کنند. در جمع ناآشنا ساکت اما در جمع دوستان خود راحت مي باشند. تمرکزشان قوي است. براي تصميم گيري به زمان نياز دارند. پيش از حرف زدن مي انديشند. 6. از در ميان گذاشتن اطلاعات شخصي خود با ديگران ممانعت مي کند. مايل به رويکرد آهسته اما دقيق مي باشد. با مشاهده درس مي آموزد (عبرت از ديگران) و پس از آموختن روش زندگي، زندگي خود را آغاز مي کند. 7. 25 الی 40 درصد از جمعيت را تشکيل مي دهند.

اين خصوصيات هيچ ارتباطي با کمرويي درونگرايان ندارد، ممکن است آنها خيلي هم با اعتمادبه نفس باشند. . از قوانين بيزار و خواهان آزادي است.

میوه زیبایی

میوه پرخاصیتی است که در درمان مشکلات گوارشی و نشاط پوست کاربرد دارد و بهترین ماسک زیبایی را می‌توانید از آن تهیه کنید.

هلو میوه پرخاصیتی است که که در درمان مشکلات گوارشی و نشاط پوست کاربرد دارد.

به گزارش ایسنا علوم پزشکی تهران، درخت هلو درختی است زیبا ولی کم دوام، برگ‌های آن دراز و دندانه دار بوده با گلهای درشت به رنگ صورتی و مانند بعضی از گیاهان قبل از بیرون آمدن برگ گل می‌دهد.


هلو منبع غنی ویتامین های آ گروه ب و ث و نیز منبع خوبی از پتاسیم، کلسیم، فسفر و آهن است.

پوست درخت هلو را برای رفع بوی بد دهان و مغز هسته آن را برای درمان سردرد بکار میبرند.

هلو به آسانی هضم میشود و از معده و روده به آسانی عبور میکند و همچنین تقویت کننده بدن است

هلو دارای خواص زیادی از جمله موارد زیر می باشد:

* به دلیل داشتن آب فراوان، برای رفع تشنگی موثر است.

* هلو و برگه خیس شده آن، اثر ملین بسیار خوبی برای رفع یبوست دارد.

* روغن مغز هسته هلو برای درد گوش و گرفتگی مجرای گوش مفید است.

* اگر روغن مغز هسته هلو را به محل درد بواسیر بمالید اثر خوبی دارد.

* بهتر است هلو را با پوست بخورید، چون پوست آن دارای ویتامین A است.

* جوشانده گل هلو کرم معده و کرم کدو را دفع می کند.

* هلو با هر معده ای سازگار است و نفخ ایجاد نمی کند.

* زود هضم است و به سرعت از معده و روده ها عبور می کند.

* هلوی خام اشتها آور است.

* هلو صفراآور است.

* هلو با اینکه شیرین است، برای افراد مبتلا به دیابت ضرری ندارد.

* ادرارآور و قلیایی کننده خون است، بنابراین برای افراد مبتلا به بیماریهای کلیوی و روماتیسم مفید است.

* دم کرده برگ یا گل هلو برای رفع سیاه سرفه استفاده می شود.

* بهترین ماسک زیبایی را می توانید از هلو تهیه کنید.

* جوشانده پوست درخت هلو اثر تب بر و ضد کرم دارد.

* خوردن هلو سموم را از بدن خارج می کند.

دقت داشته باشید که مغز هسته هلو سمی است و مصرف مدوام آن موجب مسمومیت میشود از این جهت برای معالجه امراض فقط مقدار کمی هسته هلو مصرف میشود و آنهم باید تحت نظر پزشک باشد

سقراط

اگر خاموش باشی تا دیگدران به سخن دراورندت,بهتر از این است که درحال سخن گفتن باشی و دیگران خاموشت کنند.

شعری برای خدا

پیش از اینها فكر می كردم خدا
خانه ای دارد كنار ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج وبلور
بر سر تختی نشسته با غرور

ماه برق كوچكی از تاج او
هر ستاره، پولكی از تاج او

اطلس پیراهن او، آسمان
نقش روی دامن او، كهكشان

رعد وبرق شب، طنین خنده اش
سیل وطوفان، نعره توفنده اش

دكمه ی پیراهن او، آفتا ب
برق تیغ خنجر او ماهتاب

هیچ كس از جای او آگاه نیست
هیچ كس را در حضورش راه نیست

پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان،دور از زمین

بود، اما در میان ما نبود
مهربان وساده و زیبا نبود

در دل او دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت

هر چه می پرسیدم، ازخود، ازخدا
از زمین، از آسمان، از ابرها

زود می گفتند : این كار خداست
پرس وجو از كار او كاری خداست

هرچه می پرسی، جوابش آتش است
آب اگر خوردی، عذابش آتش است

تا ببندی چشم، كورت می كند
تا شدی نزدیك، دورت می كند

كج گشودی دست، سنگت می كند
كج نهادی پای، لنگت می كند

با همین قصه، دلم مشغول بود
خوابهایم، خواب دیو وغول بود

خواب می دیدم كه غرق آتشم
در دهان اژدهای سركشم

در دهان اژدهای خشمگین
بر سرم باران گرز آتشین

محو می شد نعره هایم، بی صدا
در طنین خنده ی خشم خدا ...

نیت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه می كردم، همه از ترس بود
مثل از بر كردن یك درس بود

مثل تمرین حساب وهندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه

تلخ، مثل خنده ای بی حوصله
سخت، مثل حل صدها مسئله

مثل تكلیف ریاضی سخت بود
مثل صرف فعل ماضی سخت بود

...

تا كه یك شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یك سفر

در میان راه، در یك روستا
خانه ای دیدم، خوب وآشنا

زود پرسیدم : پدر، اینجا كجاست ؟
گفت، اینجا خانه ی خوب خداست!

گفت : اینجا می شود یك لحضه ماند
گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند

با وضویی، دست و رویی تازه كرد
با دل خود، گفتگویی تازه كرد

گفتمش، پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست ؟ اینجا، در زمین ؟

گفت : آری، خانه او بی ریاست
فرشهایش از گلیم و بوریاست

مهربان وساده و بی كینه است
مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی

خشم، نامی از نشانی های اوست
حالتی از مهربانی های اوست

قهر او از آشتی، شیرین تر است
مثل قهر مهربان مادر است

دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌با دوست معنی می دهد

هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است...

...

تازه فهمیدم خدایم، این خداست
این خدای مهربان وآشناست

دوستی، از من به من نزدیك تر
از رگ گردن به من نزدیك تر

آن خدای پیش از این را باد برد
نام او را هم دلم از یاد برد

آن خدا مثل خیال و خواب بود
چون حبابی، نقش روی آب بود

می توانم بعد از این، با این خدا
دوست باشم، دوست، پاك وبی ریا

می توان با این خدا پرواز كرد
سفره ی دل را برایش باز كرد

می توان درباره ی گل حرف زد
صاف وساده، مثل بلبل حرف زد

چكه چكه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صد هزاران راز گفت

می توان با او صمیمی حرف زد
مثل یاران قدیمی حرف زد

می توان تصنیفی از پرواز خواند
با الفبای سكوت آواز خواند

می توان مثل علفها حرف زد
با زبانی بی الفبا حرف زد

می توان درباره ی هر چیز گفت
می توان شعری خیال انگیز گفت

مثل این شعر روان وآشنا :
"پیش از اینها فكر می كردم خدا ...

یادداشتی از نلسون ماندلا

من باور دارم ...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى اين که آن‌ها همديگر را دوست ندارند نيست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نيز به معنى اين که آن‌ها همديگر را دوست دارند نمى‌باشد.


من باور دارم ...
که هر چقدر دوستمان خوب و صميمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما بايد بدين خاطر او را ببخشيم.


من باور دارم ...
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترين فاصله‌ها. عشق واقعى نيز همين طور است.


من باور دارم ...
که ما مى‌توانيم در يک لحظه کارى کنيم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.


من باور دارم ...
که زمان زيادى طول مى‌کشد تا من همان آدم بشوم که مى‌خواهم.


من باور دارم ...
که هميشه بايد کسانى که صميمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زيبا و دوستانه ترک گويم زيرا ممکن است آخرين بارى باشد که آن‌ها را مى‌بينم.


من باور دارم ...
که ما مسئول کارهايى هستيم که انجام مى‌دهيم، صرفنظر از اين که چه احساسى داشته باشيم.


من باور دارم ...
که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم،او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.


من باور دارم ...
که قهرمان کسى است که کارى که بايد انجام گيرد را در زمانى که بايد انجام گيرد، انجام مى‌دهد، صرفنظر از پيامدهاى آن.


من باور دارم ...
که گاهى کسانى که انتظار داريم در مواقع پريشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مى‌آيند و ما را نجات مى‌دهند.


من باور دارم ...
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم امّا اين به من اين حق را نمى‌دهد که ظالم و بيرحم باشم.


من باور دارم ...
که بلوغ بيشتر به انواع تجربياتى که داشته‌ايم و آنچه از آن‌ها آموخته‌ايم بستگى دارد تا به اين که چند بار جشن تولد گرفته‌ايم.


من باور دارم ...
که هميشه کافى نيست که توسط ديگران بخشيده شويم، گاهى بايد ياد بگيريم که خودمان هم خودمان را ببخشيم.


من باور دارم ...
که صرفنظر از اين که چقدر دلمان شکسته باشد دنيا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ايستاد.


من باور دارم ...
که زمينه‌ها و شرايط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثيرگذار بوده‌اند امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.


من باور دارم ...
که نبايد خيلى براى کشف يک راز کند و کاو کنم، زيرا ممکن است براى هميشه زندگى مرا تغيير دهد.


من باور دارم ...
که دو نفر ممکن است دقيقاً به يک چيز نگاه کنند و دو چيز کاملاً متفاوت را ببينند.


من باور دارم ...
که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آن‌ها را نمى‌شناسيم تغيير يابد.


من باور دارم ...
که گواهى‌نامه‌ها و تقديرنامه‌هايى که بر روى ديوار نصب شده‌اند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.


من باور دارم ...
که کسانى که بيشتر از همه دوستشان دارم خيلى زود از دستم گرفته خواهند شد.


من باور دارم ...
«شادترين مردم لزوماً کسى که بهترين چيزها را داردنيست
بلکه کسى است که از چيزهايى که دارد بهترين استفاده را مى‌کند.»

و من باور دارم ...

واژه های فرانسوی در زبان پارسی

الف

ادکلن(eau de cologne)
اپل (épaule) به معنی شانه
اپیدمی (épidémie)
اتیکت (étiquette)
اشانتیون (échantillon) به معنی نمونه
اشل (échelle) به معنی نردبان
اکران (écran)
اکیپ (équipe)
املت (omelette)
اُوٍرت (ouvert) به معنی باز (open).
اورژانس (urgence)
اوریون (oreillons) بیماری اوریون یا گوشک که از oreille که به معنی گوش است آمده است.
ایده (idée)
آباژور (abat-jour)
آبسه (abcès) به معنی چرک و ورم چرکی
آژان (agent)
آژانس (agence)
آسانسور (ascenseur)
آلرژی (allergie)
آمپول (ampoule)
آناناس (ananas)
آنکادر کردن (encadrer)
آوانتاژ (avantage) به معنی فایده و منفعت است.
آوانس (avance)

ب

باکتری (bactérie)
بالکن (balcon)
بانداژ (bandage)
بلیط (billet) که در زبان فرانسه "بیه" تلفظ می‌شود
برس (brosse)
بروشور (brochure)
بلوز (blouse)
بن ساله (bon salé) به معنی خوش نمک
بوروکراسی (bureaucratie) که از ریشه bureau به معنی میز و دفتر کار ایجاد شده است.
بوفه (buffet)
بولتن (bulletin)
بیسکویت (biscuit) به معنی دوبار پخته شده bis به معنی دوباره و cuit به معنی پخته شده است!
بیگودی (bigoudis)

پ

پاپیون (papillon) به معنی پروانه
پاتیناژ (patinage)
پاساژ (passage)
پاندول (pendule)
پانسمان (pansement)
پاویون (pavillon)
پروژه (projet)
پروسه (process)
پلاک (plaque)
پلاکارد (placard) به معنی پوستر و نیز به معنی کابینت است plat به معنی بشقاب یا ظرف مسطح است.
پماد (pommade)
پنس (pinces)
پورتفوی (portefeuille) به معنی کیف اسناد وکیف پول است.
پونز (punaise)
پوئن (point) به معنای امتیاز
پیژامه (pyjama)
پیست (piste)

ت

تابلو (tableau)
تن (ماهی) (thon)
توالت (toilette)
تومور (tumeur)
تیره یا خط تیره (tiret)
تیراژ (tirage)

د

دز (dose)
دوش (douche) فعل se doucher به معنای دوش گرفتن است
دیسک (disque)
دیسکت (disquette)

ر

رادیاتور (radiateur)
رژیم (régime)
رفراندوم (référendum)
رفوزه (refusé)
روبان (ruban)
روب‌دشامبر (robe de chambre) به معنی لباس خانه.

ژ

ژامبون (jambon) از واژه jambe به معنی ساق پا گرفته شده است.
ژانر (genre)
ژست (geste)
ژله (gelée)
ژوپ (jupe) به معنی دامن و minijupe به معنی دامن کوتاه است.
ژورنال (journal) به معنی روزنامه. jour به معنی روز است.
ژیله (gilet)

س

ساتن (satin)
سالن (salon)
سس (sauce)
سنکوپ (Syncope)
سوتین (soutien gorge)
سوژه (sujet)

ش

شاپو (chapeau)
شارلاتان (charlatan)
شاسی (châssis)
شال (châle)
شانس (chance)
شانتاژ (chantage) ریشه آن فعل chanter به معنی آواز خواندن است
شوالیه (chevalier) به معنی اسب سوار و Cheval به معنی اسب است
شوسه (chaussée) به معنی جاده و سواره رو است و chaussure به معنی کفش است.
شوفاژ (chauffage)
شوفر (Chauffeur)
شومینه (cheminée)

ص

صابون (savon)
صندل (sandale)

ط

طلق (talc)

ف

فابریک (fabrique) به معنی کارخانه
فلش (flèche)
فویل (feuille) به معنی ورقه یا برگه.

ک

کاپوت (capot)
کارتابل (cartable) به معنی کیف مدرسه
کاسکت (Casquette)
کافه (café)
کافه گلاسه (café glacé)
کامیون (camion)
کامیونت (camionnette)
کاناپه (canapé)
کتلت (côtelette) از واژه côte به معنی دنده بوجود آمده است.
کراوات (cravate)
کرست (corset)
کریدور (corridor)
کلیه (Collier) به معنی گردن‌بند و cou به معنی گردن است.
کمدی (comédie)
کنسانتره (concentré)
کنسرو (conserve)
کنسرواتور (conservateur) به معنی نگهبان و محافظ است
کنکور (concours)
کودتا (Coup d'État)
کوران (courant) به معنی جریان بیشتر برای جریان هوا به کار می‌رود.
کورس (course)
کوسن (coussin) به معنی نازبالش

گ

گاراژ (garage) از فعل garer به معنی نگهداشتن یا پارک کردن گرفته شده است
گارسون (garçon)
گیشه (guichet)

ل

لژ (loge)
لوستر (lustre)
لیسانس (licence)

م

مامان
مانتو (manteau)
مانکن (mannequin)
مایو (maillot)
مبل (meuble)
مرسی (merci)
مزون (maison) به معنی خانه است
مغازه (magasin) خود در اصل از عربی مخزن.
موزه (musée)
موکت (moquette)
میزانسن (mise en scene)
میلیارد (milliard)

ن

نایلون (nylon)

و

وانیل (vanille)
ویتامین (vitamine)
ویترین (vitrine)
ویراژ (virage)
ویلا (villa)

روزی که امیرکبیر گریست

سال 1264 قمرى، نخستین برنامه‌ى دولت ایران براى واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ایرانى را آبله‌کوبى مى‌کردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به امیر کبیر خبر دادند که مردم از روى نا آگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ ویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به خون انسان مى‌شود.

هنگامى که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیمارى آبله جان باخته‌اند، امیر بى‌ درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور مى کرد که با این فرمان همه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانى مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مى‌شدند یا از شهر بیرون مى‌رفتند.

روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ى شهر تهران و روستاهاى پیرامون آن فقط سى‌صد و سى نفر آبله کوبیده‌اند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بیمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده مى‌شود. امیر فریاد کشید: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از این که فرزندت را از دست داده‌اى باید پنج تومان هم جریمه بدهی... پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمى‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقیقه دیگر، بقالى را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گریستن کرد...

در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالى از بیمارى آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین هاى‌هاى مى‌گرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچه‌ى شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست.

امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم.
میرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند.
امیر با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانى مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌ها بساطشان را جمع مى‌کنند. تمام ایرانى‌ها اولاد حقیقى من هستند و من از این مى‌گریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند

فیلتر شدم

خوشبختانه امروز دیدم از تو خونه نمی تونم وبلاگم رو که فیلتر شده ببینم
بلاخره وبلاگم فیلتر شد
به به
خودم حض کردم!

آیفونیزه

هفت نصيحت مولانا

گشاده دست باش، جاري باش، كمك كن (مثل رود)
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشيد)
اگركسي اشتباه كرد آن رابه پوشان (مثل شب)
وقتي عصباني شدي خاموش باش (مثل مرگ)
متواضع باش و كبر نداشته باش (مثل خاك)
بخشش و عفو داشته باش (مثل دريا )
اگر مي‌خواهي ديگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آينه)

تار

بانگ موذن مرا کشد به مسجد
ناله جانسوز تار اگر گذارد